کد مطلب:106392 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:244

خطبه 007-نکوهش دشمنان











[صفحه 559]

از خطبه های آن حضرت است ملاك الامر: چیزی كه شی به آن استوار می شود، مانند این كه می گویند القلب ملاك الجسد، دل ملاك تن است. اشراك: ممكن است جمع شریك باشد مثل شریف و اشراف و ممكن است جمع شرك باشد كه به معنای ریسمان صید است، مانند حبل و احبال. دبیب: رفتن آهسته. درج: راه رفتن تندتر از دبیب. خطل: گفتار فاسد. شركه: شركت كرد با او شیطان را برای خود الگو قرار دادند و شیطان آنها را شریك خود قرار داد و در سینه آنها جا و مكان گرفت و با ملایمت با آنها آمیزش كرد و با چشم آنها نگریست و با زبان آنها صحبت كرد و به وسیله آنها بر لغزشها مسلط و سوار شد و زشت ترین خطاها را در نظر آنها زیبا جلوه داد. فعل آنها مانند فعل كسی است كه شیطان در قدرت او شریك شده باشد و با زبان او باطل را بر زبان آورد. این بخش از كلام امام (ع) برای بیان تنفر است و آن نكوهش كسانی است كه از روی دشمنی از حق كناره گیری و با آن حضرت مخالفت كردند. در آغاز اشاره به این واقعیت دارد كه نفس آنها به حدی مطیع شیطان شده است كه شیطان را همه كاره امور خود كرده اند و زندگی خود را با دستور شیطان می چرخانند و عقل خود را از كار انداخته و دوستان شیطان

شده اند، همچنان كه خداوند متعال فرموده است: انا جعلنا الشیاطین اولیاء للذین لایومنون پس از آن كه امام (ع) آنان را فرمانبردار شیطان معرفی می كند به بعضی از اموری كه شیطان در آن دخالت می كند اشاره می فرماید كه شیطان آنها را شریك خود می گرداند و وقتی شیطان بر كارهای آنها مسلط شود و نظام امر آنها را به دست گیرد به دلخواه خود، آنها را به هر طرف كه بخواهد می كشاند. به كار بردن كلمه اشراك در این مورد به شرط این كه جمع شرك (دام صید) باشد استعاره زیبایی است، چون فایده دام شكاری است كه صیاد قصد صید او را كرده است و آن گروه به این لحاظ كه تحت تسلط شیطان قرار دارند و به دستورات او عمل می كنند اسباب وسیله ای هستند كه شیطان توسط آنها مردم دیگر را به مخالفت با امام وقت و خلیفه خدا در زمین برمی انگیزد. آنها شباهت به دامی دارند كه شیطان به وسیله ی اموال و زبان آنها فریب داده به باطل می كشاند و مردم پیرو شیطان همچون ابزاری برای باطل در دست شیطانند و با زبان آنها مردم را به باطل دعوت می كند، به همین سبب امام (ع) كلمه اشراك را برای پیروان شیطان استعاره آورده است. و اگر اشراك را به معنای شریك بگیریم مفهوم آن روشن است و نیازی به ت

وضیح ندارد. پس از توضیح فوق، امام (ع) همراهی شیطان با پیروان گمراهش را به پرنده ای تشبیه كرده است كه در لانه خود جا گرفته، تخم می گذارد و سپس جوجه می كند و جاگزینی شیطان در سینه آنها و همراهی تنگاتنگ آنها با شیطان را به پرنده و لانه گرفتن و تخم گذاری و جوجه دار شدنش تشبیه كرده است، همچنین تربیت و نمو شیطان در دامن آنها كنایه و استعاره است برای تربیت آنها با باطل و همراهی ابلیس با آنها و جدا نشدنش از آنان، به نحوی كه كودك در دامن پدر و مادر تربیت یافته و رشد می كند. امام (ع) در دو جمله ی اول سجع مطرف را رعایت كرده و در دو جمله بعدی سجع متوازی را. فرموده است: فنظر باعینهم و نطق بالسنتهم جمله فوق امام (ع) به این معنی است كه مخالفان حضرت اختیار امورشان را به شیطان واگذاشتند و عقل خود را به كار نگرفتند، مگر به متابعت از شیطان و مشاركت او. قوله فركب بهم الزلل و زین لهم الخطل اشاره به نتیجه پیروی از شیطان است كه به وسیله آنها به مقاصدش می رسد، آنها را در كارهایشان از دستورات خدا بیرون می آورد و گفتار آنها را از فرمان خدا خارج می كند كه مقصد از تزین لهم الخطل همین است بدین سبب شیطان به وسیله ی آنها بر كار انحراف مسل

ط شده و امور فاسد و زشت را در نظر آنها می آراید و ثمره ی پیروی از شیطان این است كه شیطان به وسیله آنها به امیال خود دست می یابد و آن عبارت است از افتادن به لغزشها و خطاها در افعال، و مجذوب شدن به گفتار زشت در اقوال. فرموده است: فعل من قد شركه الشیطان فی سلطانه و نطق بالباطل علی لسانه جمله بالا اشاره به این است كه افعال و اقوالی كه از آنها بر خلاف دستورات خدا صادر می شود به خاطر این است كه به پیروی از شیطان و مشاركت او صادر می شود. ضمیر سلطانه، به كسی برمی گردد كه شیطان را در اراده و اختیاری كه خدا در اعمالش به او داده شریك كرده است. كلمه فعل به عنوان مصدر، منصوب است یا ممكن است مفعول فعل مقدر فعلوا باشد، یا مفعول اتخذوا در جمله ماقبل، كه در این صورت فعل در معنی با اتخذوا موافق است نه در لفظ. در این دو جمله آخر رعایت سجع مطرف شده است. خدا به حق داناتر است.


صفحه 559.